برای یافتن سفر بر اساس علایق و نیازهای خود

راهنمای سفر در ایران برای همه

اسکای رانینگِ منار به توچال

زمان اجرا: 19 شهریور 1400

مربی و سرپرست: دیاکو غفاری

تیم اجرا کننده برنامه: دیاکو غفاری و محمدصادق رضازاده

پشتیبان: امیر اشراقی

روابط عمومی: زهرا درویش وند و حوریه اکبری

سطح برنامه: مسیر خط الراسی با مسافت ۳۴ کیلومتر و ۳۳۰۰متر کسب ارتفاع

مدت زمان اتمام برنامه: 10 ساعت و 40 دقیقه

 

هرگاه که برنامه دارآباد به چین کلاغ را اجرا میکردیم، بعد از اینکه از شاهنشین به سمت پلنگچال فرود می­آمدیم این سوال در ذهنم ایجاد میشد که ادامه این خط الراس (توچال) به کجا میرسد. طبق جهت یابی ذهنی میدانستم که به سمت جاده چالوس پیش می­رود. همچنین برعکس آن، از جاده چالوس هم که رد میشدم در ذهنم این سوال که این کوه ها چطور به خط الراس توچال وصل میشوند مطرح بود. اما گویا این سوالات به اندازه کافی ذهنم را قلقلک نداده بود که جواب سوالم را پیدا کنم. به طور تصادفی، در رزومه آقای مهدی جباریان چشمم به رکوردی افتاد که انگار به یک باره جرقه ای در ذهنم ایجاد شد. نوشته شده بود “پل خواب به جمشیدیه در ۱۵ ساعت و ۲۰ دقیقه”. همین جمله کافی بود که تمام جزئیات این مسیر را استخراج کنم…!

لذا بعد از انجام مطالعه­ای میدانی، مسیر “منار به توچال” را انتخاب کرده و پیش برنامه­ای هم برای آمادگی خودم و سایر کسانی که قصد شرکت در برنامه اصلی را داشتند گذاشتم. پیش برنامه هم که “دارآباد به توچال” بود، مسیری که بارها رفته بودم اما همیشه چالشی و جون­دار بود. چهار نفر برای شرکت در پیش برنامه اعلام آمادگی کردند که فقط دو نفر از آنها در نهایت پیش برنامه را شرکت کردند. خودم بعد از اسکای رانینگ دماوند، مدت زیادی بود که فعالیت این چنینی نداشته بودم و حتی تمرینات رانینگ هفتگیم هم را تازه شروع کرده بودم. لذا کمی از آمادگی­ام نامطمئن بودم اما با اجرای تیمیِ پیش برنامه دارآباد به توچال موفق شدیم در زمانی نسبتا مناسب (5 ساعت و 58 دقیقه) مسیر را تمام کنیم (هرچند که اگر حرکت تیمی نمی بود تا 5 ساعت و نیم هم ممکن به نظر میرسید). محمدصادق رضازاده هم در این پیش برنامه آمادگی خود را برای شرکت در برنامه اصلی به اثبات رساند و لذا تیم دو نفره ما برای برنامه اصلی بسته شد. هرچند که برخی از دوستان بدون شرکت در پیش برنامه میخواستند من را مجاب به حضورشان در برنامه اصلی کنند اما بدیهی است برای چنین برنامه­ای اثبات آمادگی فرد حیاتی بود و من هم چنین ریسکی را قبول نمیکردم.

 

آخرین تمرینات رانینگ را در پارک لویزان که شیب خوبی دارد انجام دادیم و سعی کردیم همه جوره (خواب و خوراک) خود را برای برنامه اصلی آماده کنیم. ما در هفته آخر، روزی ۱۰۰۰ میلی گرم قرص جوشان ویتامین ث و قرص جوشان منزیوم، یک عدد ویتامین بی۶، امگا 3 و روزی دو بار قرص متاکاربامول مصرف میکردیم که همه اینها با مشاوره پزشکی دوستان بعد از مطرح کردن شرایط برنامه مان بود. متاسفانه شرایط کاری من در هفته آخر به شیوه ای بود که نمیتوانستم خوابی کافی داشته باشم و همین موضوع کمی نگرانم کرده بود.

روستای مورود, Mowrud Village
روستای مورود, Mowrud Village

خلاصه ما پنجشنبه ساعت 17:00 با پشتیبان با مراممان، امیر اشراقی، به سمت روستای مورود در جاده چالوس حرکت کردیم و هرچند میخواستیم جایی در نزدیکی پای صعود چادر بزنیم اما بخاطر کرونا مانع از ورود ما به روستا شدند و ما در محوطه ای خوب در ورودی روستا کمپ کردیم. با صادق میزان فاصله محل کمپ تا پای صعود را پیاده روی و نرم­دوی کردیم که ببینیم فردا چقدر زمان برای آن موردنیاز است که چیزی حدود پنج تا ده دقیقه بیشتر نبود.  بعد از شام خوشمزه­ ای که امیر برایمان تدارک دیده بود ساعت 21:30 در کیسه خواب­هایمان بودیم و من خودم به شخصه خیلی خسته بودم و کمی بعد خوابم برد. اما متاسفانه دیری نپایید که سر و کله چند نفر پر سر و صدا پیدا شد که به محض رسیدن به محوطه هر سه ما را بیدار کردند. امیر تذکری به آنها داد و کمی دورتر از ما چادر زدند اما چندان فایده ای نداشت زیرا آنها آمده بودند که شب را با خوشگذرانی زنده کنند و ما میخواستیم در آرامش شب بخوابیم! نتیجه اینکه نه من و نه صادق تا زمان بیدارباش (ساعت 4:45) نتوانستیم خوب بخوابیم و چندین و چند بار از خنده­ های بلند آنها بیدار شدیم. ساعت 5 که در حال صرف صبحانه بودیم، بچه ها حرصشان گرفته بود که با صدای بلند صحبت کنند و سر و صدا ایجاد کنند که این گروه را بیدار کنند : )) اما من در آن لحظات نمیدانم چرا اما آرام بودم و گفتم نباید ما خودمان را تا رده آنها پایین بیاوریم، قرار نیست آنها معلم ما باشند (این جمله را از عمر مختار الهام گرفتم). بچه ها هم تائید کردند و خلاصه گذاشتیم این دوستان به خواب نازنینشان ادامه دهند : ))

 

نوشیدنی هایی که عصر روز قبل در جاده چالوس آغشته به یخ کرده بودیم (در داخل یک کلمن) را داخل کوله هایمان گذاشتیم، چادر و وسایل را برای امیر به جا گذاشتیم و با چند دقیقه تاخیر نرم دوی به سمت پای صعود را شروع کردیم. نرم دویی ابتدایی باعث شد که ضربانمان به اندازه کافی بالا رود و چند حرکت کششی دینامیک را حین صعود انجام دادیم. در همان اوایل مسیر در تاریکی شب با گله ای از سگ ها روبرو شدیم که خدا رو شکر جز پارس کردن کار دیگری نکردند : ))

قله منار, Menar Peak
قله منار, Menar Peak

دو کیلومتر اول مسیر تا به یال اصلی قله برسیم واقعا اذیت شدیم، نمیتوانستیم پاکوب ها را در تاریکی صبح پیدا کنیم و مدام ریتممان بهم میخورد و باالتبع ضربانمان بالا و انرژی مان هدر میرفت. بعضی قسمت های این دو کیلومتر ظاهرا پاکوب مشخصی نداشت. میدانید یک شروع ضعیف چقدر میتواند روی روحیه تاثیر منفی داشته باشد اما با رسیدن به یال اصلی توانستیم شرایط را عوض کنیم (یاد کلون بستک به آزادکوه پارسال افتادم که آنجا هم در ابتدا شروع خوبی نداشتیم اما بعدا جبران کردیم).

قله منار, Menar Peak
قله منار, Menar Peak

 

ما که حدود ساعت 5:45 صعود را شروع کرده بودیم توانستیم ساعت 7:47 قله منار را صعود کنیم. از منار تا آخر برنامه هرجایی که شیب صفر یا منفی میشد را می­دویدیم، حتی مسیرهایی که سنگی و تیغه ای بود، حتی بعضی شیب های مثبت خفیف. در مسیر قله سیاه سنگ به جاده ای خاکی رسیدیم که گرده پایانی قله را دور میزد و ما هم برای اینکه سرعتمان پایین نیاید همان جاده را ادامه دادیم و ساعت 8:37 از کنار قله سیاه سنگ رد شدیم. بعد از دور زدن گرده سیاه سنگ، مسیر ما از جاده خاکی جدا شد و در امتداد مسیر نسبتا تیغه ای به سمت قله سرلت ادامه دادیم. برای کل تیغه های مسیر، ترجیح ما عبور از روی خود تیغه ها بود و تراورس را فقط زمانی انتخاب میکردیم که انتهای مسیر تروارسی برایمان مشخص باشد. ساعت 10:37 به قله ای رسیدیم که بدون تابلو بود و با سنگچین مشخص شده بود. طبق گزارش برنامه ها این قله باید قله سرلت می­بود. قله­ ای که دقیقا یکی از تونل های آزادراه تهران-شمال از زیر آن رد میشد. دیدن منظره این آزادراه از این بالا جالب بود! ادامه مسیر باز هم با دویدن های گهگاهی همراه بود تا در نهایت ساعت 10:17 به قله تالون صعود کردیم.

قله سرلت, Sarlat Peak
قله سرلت, Sarlat Peak

 

از اینجا میدانستیم تا گردنه لت مسیر بیشتر سرپایینی است. زیر قله تالون یک کوهنورد را دیدیم که اینجا بود صادق گفت چه عجب بالاخره در این مسیر یک آدم دیدیم : )) البته بعدا در مسیر گردنه لت و قله لوارک بازهم چند نفر را دیدیم. هنگام فرود از قله تالون به گرده ای سنگی برخوردیم که من قبلا در گزارش ها در مورد آن خوانده بودم و آمادگی ذهنی داشتیم. حرفها در مورد نحوه عبور از این گرده متناقض بود اما یک کوهنورد خوب (آقای کامبیز بختیاری) به من گفته بود که باید از سمت راست گرده را صعود کنید (و تراورس نکنید). همین که از دور، گرده را دیدم متوجه پاکوبی ضعیف در قسمت بالایی آن (و متمایل به راست) شدم. با نزدیک شدن به گرده کاملا مسیر صعود آن در ذهنم ترسیم شد و خیلی راحت گرده را صعود و از طرف دیگر آن فرود آمدیم. همانطور که در گزارشی اشاره شده بود قسمتی هایی از مسیر صعود گرده با سنگچین مشخص شده بود و کسی که دقت کند بدون مشکل میتواند مسیر آن را پیدا کند.

قله تالون, Talun Peak
قله تالون, Talun Peak

ساعت 11:20 به گردنه لت رسیدم، تا اینجا 19 کیلومتر را در 5 ساعت 35 دقیقه طی کرده بودیم و مطابق با زمان بندی پیش رفته بودیم. عواملی که در ابتدای گزارش ذکر شد انگار روی من تاثیر خودش را گذاشته بود و اینجا صادق بود که از جلو حرکت میکرد و من هم خسته به دنبای وی. بعد از رسیدن به شیب زیر قله لوارک میدانستیم که زمان طی کردن سختترین قسمت مسیر فرا رسیده است. در این قسمت فقط با طی کردن 1.5 کیلومتر باید 450 متر افزایش ارتفاع میگرفتیم و این دال بر شیب تند و نفس گیر مسیر بود. من که در شرایط خوبی نبودم انرژی زای ردبولی که با خودم آورده بودم را کامل مصرف کردم و واقعا جواب داد! جانی دوباره گرفتم و این بار صادق بود که در مسیر صعود قله لوارک کمی اذیت بود. در وسط این شیب تند به گرده ­ای دیگر رسیدیم و طبق گزارشات میدانستیم که باید آن را صعود کنیم و بدون مشکل خاصی آن را صعود کردیم که باز هم تقریبا مسیر صعود آن برای کسی که تجربه داشته باشد مشخص است. انتهای مسیر زیر قله لوارک شن اسکی شده بود و شاید سختترین لحظات برنامه بود! به هر حال ساعت 12:52 قله لوارک را صعود کردیم و نفسی راحت کشیدیم! چون میدانستیم از اینجا به بعد شیب کم میشود.

قله لوارک, Lavarak Peak
قله لوارک, Lavarak Peak

گرده مسیر قله لوارک

 

قله لوارک, Lavarak Peak
قله لوارک, Lavarak Peak

مسیر کاملا تیغه ای بود اما خیلی راحت میشد از روی آن و بدون تراورس کردن عبور کرد. ساعت 13:40 قله نودشتک و ساعت 14:05 قله بازارک را صعود کردیم. قبلا به صادق گفته بودم که اگر قله بازارک را صعود کنیم کار این برنامه تمام است! و هر دو خوشحال از اینکه توانسته بودیم طبق زمانبندی و بدون مشکل خاصی تا اینجا پیش رویم. تیمی که برای استقبال از ما به قله توچال آمده بود اینجا از ما خبر گرفتند و ما هم سعی کردیم با سرعت هرچه تمامتر مسیر را ادامه دهیم که قبل از تعطیل شدن تله کابین برنامه را به اتمام برسانیم.

 

لوارک به نودشتک, Lavarak to Nowdashtak
لوارک به نودشتک, Lavarak to Nowdashtak

تیغه های لوارک به نودشتک

قله بازارک, Bazarak Peak
قله بازارک, Bazarak Peak

قله سی­و­سه­ چم را اشتباها تراورس کردیم و ساعت 14:30 از زیر قله آن رد شدیم. ما در این برنامه کلا نفری 3.5 لیتر مایعات با خودمان داشتیم که مایعات من رو به اتمام بود و تصمیم گرفتیم که مسیر تراورسی قله شاه­ نشین را انتخاب کنیم (جاده ناصری)، تا بتوانیم از چشمه ای که در این مسیر هست آب برداریم. اما متاسفانه این چشمه خشک شده بود و ما سریعا به بچه هایی که قله توچال بودند خبر دادیم که برایمان آب خنک به ایستگاه 7 بیاورند (آب سرویس بهداشتی های ایستگاه هفت کمی گرم است). در ایستگاه هفت با نوشیدن آب خنک کلافگی تشنگی­مان رفع شد و با عجله مسیر را به سمت قله توچال ادامه دادیم (که به تله کابین برسیم). به لطف خدا ساعت 16:25 قله توچال را هم صعود کردیم تا رکورد 10 ساعت و 40 دقیقه را برای این برنامه نفس­گیر ثبت کنیم.

ما در این برنامه 3.5 لیتر مایعات داشتیم، که چند نیم لیتر آن شاملِ: انرژی زای ردبول، انرژی زای داینامین، مخلوط شیره انگور و لیمو، نوشابه، آب حاوی قرص جوشان منزیوم+ویتامین بی6 بود و یک لیتر باقیمانده هم آب معمولی. اما مقدار آب معمولی برای من کم بود (یک و نیم تا دو لیتر بهتر بود). غیر از مایعات کل تغذیه ما شاملِ: دو عدد اسنیکرز و دو عدد شکلات مانی (مغز پسته/بادام/… آغشته با عسل و شکلات) بود.

 

حال دیگر به تمام سوال های ذهنم راجع به خط الراس غربی توچال جواب کافی داده شد! و به عنوان برنامه­ای به یادماندنی در ذهنم ثبت شد!

ما مدل آدم­هایی هستیم که ماجراجویی و به چالش کشیده شدن را دوست داریم و از فائق شدن بر آنها لذت می­بریم.

حمد و سپاس از آنِ فرمانروای آسمان ها و زمین است که ما را محافظت کرد و نیرو بخشید.

گزارش نویس: دیاکو غفاری

wikiloc.com

Telegram

Instagram

برای اطلاعات بیشتر در مورد برنامه های ادونچری یا ترکیبی این تورلیدر، صفحه اختصاصی دیاکو غفاری را در امین مانا ببینید.

برای اطلاعات بیشتر در مورد سایر مسیرهای صعود به قلل خط الراس غربی توچال، صعود به قله توچال از تهران  ، صعود به قله شاه نشین و سفر به رندان و تالون را ببینید.
برای ادامه سفر یا صعودهای دیگر در استان، سفرهای استان تهران را ببینید.
برای دیدن سایر سفرنامه ها و گزارش برنامه ها هم لیست گزارش برنامه ها و سفرنامه ها را ببینید.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *